Total search result: 202 (10 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
|
English |
Persian |
Menu
|
|
coincidence circuit U |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
|
|
coincidence element U |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
|
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
|
logic U |
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند |
|
|
full U |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
|
|
fullest U |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
|
|
fullest U |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
|
|
full U |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
|
|
adder U |
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد |
|
|
adders U |
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد |
|
|
symmetric difference U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند |
|
|
half U |
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد |
|
|
equality U |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند |
|
|
gained U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
|
|
gain U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
|
|
gains U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
|
|
unclocked U |
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت |
|
|
EXOR U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند |
|
|
exjunction U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند |
|
|
exclusive U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند |
|
|
NOR function = U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند |
|
|
NAND function U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد |
|
|
dispersion U |
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد |
|
|
adder U |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
|
|
adders U |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
|
|
lsb U |
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است |
|
|
nonlinear U |
مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند |
|
|
non return to zero U |
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد |
|
|
except U |
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند |
|
|
anti- U |
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند |
|
|
queue U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
|
|
queued U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
|
|
queueing U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
|
|
queues U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
|
|
quiescent U |
وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد |
|
|
intersection U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند |
|
|
intersections U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند |
|
|
meet U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند |
|
|
meets U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند |
|
|
equivalence U |
1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند |
|
|
inhibits U |
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند |
|
|
inhibit U |
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند |
|
|
alternative U |
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد |
|
|
alternatives U |
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد |
|
|
decisions U |
مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود |
|
|
decision U |
مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود |
|
|
circuit U |
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |
|
|
circuits U |
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |
|
|
analog U |
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند |
|
|
de bounce U |
مدار الکترونیکی که ازانتخاب بیش ازیک کلید که بیش از یک سیگنال ایجاد میکند جلوگیری میکند |
|
|
operation U |
عمل منط قی که از دو ورودی یک خروجی تولید میکند |
|
|
exclusive U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که همه ورودی ها در یک سطح باشند ونادرست است اگر باهم فرق کنند |
|
|
text U |
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند |
|
|
texts U |
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند |
|
|
flip-flops U |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
|
|
flip-flop U |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
|
|
flip-flopped U |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
|
|
flip-flopping U |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
|
|
gates U |
زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی |
|
|
gate U |
زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی |
|
|
gates U |
دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد |
|
|
gate U |
دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد |
|
|
analogues U |
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند |
|
|
analogue U |
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند |
|
|
converter U |
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند |
|
|
convertor U |
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند |
|
|
analogues U |
ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
|
|
analogue U |
ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
|
|
difference U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند |
|
|
differences U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند |
|
|
gates U |
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است |
|
|
gate U |
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است |
|
|
clamper U |
مداری که سطح سیگنال را از نوک اسکن کردن یا سایر وسایل ورودی به بیشترین حد محدود میکند زودتر از وقتی که به یک مقدار عددی تبدیل شود |
|
|
modulator U |
مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد |
|
|
coincidence circuit U |
یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود |
|
|
seconded U |
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست |
|
|
seconds U |
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست |
|
|
seconding U |
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست |
|
|
second U |
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست |
|
|
disjunction U |
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند |
|
|
packages U |
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند |
|
|
packaged U |
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند |
|
|
package U |
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند |
|
|
packs U |
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند |
|
|
pack U |
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند |
|
|
simultaneous input/output U |
ورودی و خروجی همزمان |
|
|
equivalence U |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است |
|
|
non equivalence function U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است |
|
|
inequivalence U |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است |
|
|
duplex U |
مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان |
|
|
duplexes U |
مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان |
|
|
sampled U |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
|
|
sample U |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
|
|
auctioneering device U |
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند |
|
|
equivalence U |
تابع منط قی که وقتی درست است همه ورودی ها مشابه باشند |
|
|
amplifiers U |
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد |
|
|
amplifier U |
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد |
|
|
filters U |
مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند |
|
|
filter U |
مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند |
|
|
components U |
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند |
|
|
component U |
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند |
|
|
amplification U |
نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی |
|
|
electronic U |
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند |
|
|
joint denial U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی غلط است که هر ورودی درست باشد |
|
|
analog U |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
|
|
input/output U |
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی |
|
|
analogue U |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
|
|
and U |
پردازش چند سیگنال ورودی که خروجی آن عمل "و" آنهاست |
|
|
analogues U |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
|
|
harder U |
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند |
|
|
hard U |
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند |
|
|
hardest U |
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند |
|
|
simultaneity U |
زمانی که CPU و بخشهای ورودی و خروجی کامپیوتر می توانند داده یا کاری را همزمان کنترل کنند |
|
|
compound U |
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد |
|
|
compounded U |
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد |
|
|
compounds U |
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد |
|
|
NOT function U |
تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود |
|
|
distort U |
معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله |
|
|
distorts U |
معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله |
|
|
even U |
روش بررسی خطا که فقط اعداد دودویی زوج را در هر کلمه ارسال میکند |
|
|
i/o U |
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی / خروجی به وسیله دیگر است |
|
|
repeater U |
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند |
|
|
maps U |
با آدرسهای اختصاص داده شده به وسیله ورودی یا خروجی کامپیوتر به طوری که قابل دستیابی باشند گویی محلی از حافظه هستند |
|
|
map U |
با آدرسهای اختصاص داده شده به وسیله ورودی یا خروجی کامپیوتر به طوری که قابل دستیابی باشند گویی محلی از حافظه هستند |
|
|
input/output U |
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است |
|
|
coincidence function U |
پردازش دو یا چند سیگلنال ورودی و خروجی آنها تابع AND آنها باشند |
|
|
input/output U |
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است |
|
|
buffered computer U |
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد |
|
|
device U |
کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری |
|
|
devices U |
کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری |
|
|
transistors U |
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند. |
|
|
transistor U |
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند. |
|
|
transmitters U |
وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند |
|
|
transmitter U |
وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند |
|
|
coincidence function U |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد |
|
|
and U |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد |
|
|
OR function U |
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد |
|
|
either or operation U |
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد |
|
|
images U |
وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها. |
|
|
image |
[وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.] |
|
|
gate U |
یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد |
|
|
gates U |
یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد |
|
|
circulating U |
چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند |
|
|
masks U |
الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی |
|
|
mask U |
الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی |
|
|
way the wind blows <idiom> U |
چیزی که اتفاق میافتد |
|
|
it is of frequent U |
بسیار اتفاق میافتد |
|
|
timed U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
time U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
times U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
image |
[دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند.] |
|
|
mux U |
مداری که تعدادی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند |
|
|
images U |
دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند |
|
|
multiplexor U |
مداری که تعددی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند |
|
|
MBR U |
ثباتی در CPU که موقتا تمام ورودی- خروجی ها را بافر میکند |
|
|
commoners U |
آنچه اغلب اتفاق میافتد |
|
|
commonest U |
آنچه اغلب اتفاق میافتد |
|
|
common U |
آنچه اغلب اتفاق میافتد |
|
|
primary U |
کلمه شناسایی یکتا که یک ورودی از پایگاه داده ها انتخاب میکند |
|
|
circuit U |
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند |
|
|
circuits U |
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند |
|
|
operator U |
وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند |
|
|
operators U |
وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند |
|
|
input/output U |
دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند |
|
|
combinatorial explosion U |
موقعیتی که به هنگام حل مسئله اتفاق میافتد |
|
|
playback head U |
وسیلهای که سیگنالهای ضبط شده روی رسانه ذخیره سازی را می خواند و آنها را به سیگنال الکترونیکی تبدیل میکند |
|
|
sequential U |
مدار منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبلی دارد |
|
|
sensor U |
وسیله نوری الکتریکی که با توجه به میزان نور سیگنال تولید میکند |
|
|
waiting state U |
وضعیت کامپیوتر که در آن برنامه درخواست ورودی یا سیگنال میکند پیش از ادامه اجرا |
|
|
voltage U |
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند |
|
|
voltages U |
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند |
|
|
SMT U |
روش تولید تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح آن و نه روی سوراخهای آن نصب شده اند |
|
|
gray code U |
سیستم کدگذاری که نمایش دودویی اعداد ورودی فق با یک بیت از یک عدد به عدد دیگر در زمان تغییر میکند |
|
|
buffer U |
مدار که سیستم را از آسیب ورودی سایر مدارها یا وسایل جانبی حفظ میکند |
|
|
race U |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
|
|
raced U |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
|
|
races U |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
|
|
analog U |
وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
|
|
red, green, blue U |
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال ورودی مجزا برای کنترل اشعههای قرمزوسبزوابی استفاده میکند |
|
|
least significant bit U |
رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد. |
|
|
tdm U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
RGB display U |
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند |
|
|
up/down counter U |
شمارنده الکترونیکی که با هر پاس ورودی یک شمارنده کم یا زیاد میکند |
|
|
input output processor U |
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی |
|
|
self- U |
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان |
|
|
cyclic U |
دستیابی به اطلاع ذخیره شده که فقط در یک نقط ه مشخص در حلقه اتفاق میافتد |
|
|
inputted U |
مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد |
|
|
input U |
مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد |
|
|
paralleling U |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
|
|
parallelled U |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
|
|
parallel U |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
|
|
parallelling U |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
|
|
paralleled U |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
|
|
parallels U |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
|
|
d/a converter U |
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند |
|
|
dac U |
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند |
|
|
alternation U |
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند |
|
|
gigo U |
اصط لاحی که بیان میکند دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد |
|
|
composite video U |
سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند |
|
|
composite circuit U |
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است |
|
|
switching U |
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند |
|
|
cpu U |
پیشرفت کامپیوتر که محدود به تعدادی دستورالعمل است که CPU میتواند اجرا کند حافظه و وسایل ورودی / خروجی می توانند داده را سریع تر از تولید CPU ارسال کنند |
|
|
drop down list box U |
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد |
|